هر کی یه چیزی میگه یکی میگه بهترینه یکی میگه مال این حرفا نیست یکی دیگه میگه اگه بزارن کار میکنه خلاصه همه چیز از همه رنگه . خودش اما از برو بچه های قدیمیه حضورش اون بویی رو میده که من خیلی دوستش دارم بوی باروت رو میده نه اینکه من از جنگ و اینجور چیزا خوشم بیاد نه ولی هنوز یادمه تو اون دوران چقدر بهم نزدیک بودیم چقدر مهربون بودیم و خلاصه چقدر دولت و ملت باهم بودن هنوز از آقا زاده ها خبری نبود و کسی به فکر جیبش نیفتاده بود ولی همین که جنگ تموم شد مثل اینکه یه سری عقب افتاده باشن از بقیه شروع کردن به بقول بعضیا رانت خواری مثل اینکه اونا فاتح جنگ بودن و ما اسیرشون و دارایی ملت هم غنیمت جنگی همش هم حرفاشون غمخواری ملت بود که ای داد که ملت آزادی ندارن و ناخواسته ما رو رودر روی هم قرار دادن با این شعارا و خودشون هم به اصطلاح تبدیل شدن به احزاب دریغ از اینکه یادشون رفته بود مرشد انقلاب فقط یه حزب میشناخت اونم فقط حزب خداوندی بود حتی برا اسم این حزب هم جبهه گیری کردن و هر جوری بود آب رو گل آلود کردن تا ماههیهای بهتری بگیرن آخه ما نمیتونستیم از آب گل آلود ماهی بگیریم اما اونا.......
حالا یکی اومده که تا بیاد کلی براش صحفه در آوردن که اگه بیاد فلان میشه ولی الان اومده و هنوز ....
من که امید دارم شما هم داشته باشین شاید این یکی با اونای دیگه فرق داشته باشه
به امید روزی که دیگه از فرق ما و شما خبری نباشه و خودی و غیر خودی در این سرزمین خبری نباشه یاحق