سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در گذشته مرا برادرى بود که در راه خدا برادریم مى‏نمود . خردى دنیا در دیده‏اش وى را در چشم من بزرگ مى‏داشت ، و شکم بر او سلطه‏اى نداشت ، پس آنچه نمى‏یافت آرزو نمى‏کرد و آنچه را مى‏یافت فراوان به کار نمى‏برد . بیشتر روزهایش را خاموش مى‏ماند ، و اگر سخن مى‏گفت گویندگان را از سخن مى‏ماند و تشنگى پرسندگان را فرو مى‏نشاند . افتاده بود و در دیده‏ها ناتوان ، و به هنگام کار چون شیر بیشه و مار بیابان . تا نزد قاضى نمى‏رفت حجّت نمى‏آورد و کسى را که عذرى داشت . سرزنش نمى‏نمود ، تا عذرش را مى‏شنود . از درد شکوه نمى‏نمود مگر آنگاه که بهبود یافته بود . آنچه را مى‏کرد مى‏گفت و بدانچه نمى‏کرد دهان نمى‏گشود . اگر با او جدال مى‏کردند خاموشى مى‏گزید و اگر در گفتار بر او پیروز مى‏شدند ، در خاموشى مغلوب نمى‏گردید . بر آنچه مى‏شنود حریصتر بود تا آنچه گوید ، و گاهى که او را دو کار پیش مى‏آمد مى‏نگریست که کدام به خواهش نفس نزدیکتر است تا راه مخالف آن را پوید بر شما باد چنین خصلتها را یافتن و در به دست آوردنش بر یکدیگر پیشى گرفتن . و اگر نتوانستید ، بدانید که اندک را به دست آوردن بهتر تا همه را واگذاردن . [نهج البلاغه]

یادداشتهای یک دیوانه 9 - شاید وقتی دیگر
خانه | ارتباط | مدیریت |بازدید امروز:227

علی :: 84/10/16:: 1:17 عصر

داشتی میرفتی ولی حتی یکبار هم به عقب نگاهی نیانداختی داشتی میرفتی ولی ندانستی که چه چیزی را با خود میبری داشتی میرفتی ولی قلبم را که غریبانه  در کوله پشتی ات انداخته بودم ندیدی داشتی میرفتی ولی باران مانع از دیده شدن اشکهایم گردید داشتی میرفتی که صدایش را هم نشنیدی صدای من که نه چون اصلا بغض نمیگذاشت نفس بکشم چه برسد به اینکه بخواهم فریاد برارم آن وقت که کوله پشتی ات به زمین افتاد من صدایش را شنیدم صدای قلبم را که درونش بود و تو اصلا نمیدانستی حتی صدای تلق شکستنش باعث دقتت نشد چون تو میخواستی به سرعت باد و شدت رگبار دور شوی همانگونه که در غبار گم شدی و دیگر حتی نشنیدی که در خبرها آمده بود مردی بر اثر بی قلبی مرد آخرآن مرد قلبش در جایی دیگر درون سطل زباله افتاده بود


موضوعات یادداشت

::موضوعات وبلاگ::
::تعداد کل بازدیدها::

65183

::آشنایی بیشتر::

درباره صاحب وبلاگ

::جستجوی وبلاگ::
:جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

::لوگوی من::
یادداشتهای یک دیوانه 9 - شاید وقتی دیگر
::لوگوی دوستان::



::لینک دوستان::
آدمک
یادداشتهایی از بوی خون
تیراژه
عاشقانه ها
قصه شاه پریون
رهگذر خسته
جای شما خالی است
لینکدونی سایتها و وبلاگهای ایرونی
تازه های ادبی
مرز جنون
یادداشتهای ما
اینم چند تا هکر و بوتر برای شما یاهو مسنجریها
فروشگاه دواتگران دزفول
گروه کامپیوتر پژوهشگران جوان
::آوای آشنا::
uniq=c1avex" width="130" height="60" type="audio/x-pn-realaudio-plugin" LOOP="true" align=center>
::صدای خودم::
::اشتراک::
 
::وضعیت من در یاهو::
::آرشیو::
::طراح قالب::
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

u=your ID&m=g&t=2">

http://www.iransohrab.net