سلام
میخوام ترجمه ترانه" قصه عشق "واستون بنویسم.آخه شاید یکی مثل من انگلیسیش قوی نباشه.همه که مثل علی همه چیز تموم نیستن.
از کجا شروع کنم؟
برای گفتن داستانی که نهایت بزرگی عشق را نشان می دهد.
داستان شیرینی از عشق که عمرش از دریا نیز بیشتر است.
حقیقتی ساده در باره عشقی که او به من هدیه داد.
از کجا شروع کنم
با اولین سلامش
معنای جدیدی به جهان پوچ من داد.
که در آن هیچ تکرار و علاقه دیگری نبود.
او به زندگی من پا گذاشت و آنرا شیرین کرد.
او قلب مرا پر کرد.
او قلب مرا توسط چیزهای مخصوصی پر کرد.
با آواز فرشته ها- با تصوراتی حاصل از اشتیاق و علاقه زیاد
او روح مرا با انبوهی از عشق پر کرد.
برای همین هر کجا که بروم تنها نخواهم ماند.
با وجود همراهی او چه کسی تنها خواهد ماند؟؟
و هر وقت در جستجوی دستان او باشم او در کنار من است.
چه مدت ممکن است از این عشق گذشته باشد؟
آیا می توان عشق را توسط سا عات روز اندازه گرفت؟
من هم اکنون هیچ جوابی ندارم اما همین قدر می توانم بگویم که...
میدانم به او احتیاج دارم تا زمانی که ستاره ها می درخشند.
و او آنجاست